بسته احاديث امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع)
بسته مجموعه احاديث امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع)
برای دانلود کردن فایل PDF روی عکس کلیک راست نموده و گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.
عدد |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
|
![]() |
|
السلام علیک یا سلطان خراسان کرامات امام هشتم
|
اسکان و پذیرایی زائران بیسرپناه حرم رضوی در روزهای پایانی ماه صفر۱۳۹۸/۰۸/۰۵ - ۱۹:۳۴
مدیر امور انتظامات و تشریفات آستان قدس رضوی اظهار کرد: از شب شهادت حضرت رسول(ص) تا پایان ماه صفر و در قالب طرح «محبت رضوی» زائران بی سرپناه حرم رضوی اسکان و پذیرایی میشوند.
به گزارش آستان نیوز، روح الله رنجبر به خبرنگار ما گفت: به منظور تکریم و رسیدگی به حال زائران بدون اسکان در محدوده حریم حرم و اماکن متبرکه حرم رضوی در مدت 2 شب اجرایی شدن این طرح بیش از 350 نفر از زائران اسکان و پذیرایی شدند. برچسبها: امام رضا(ع) [ دو شنبه 6 آبان 1398
] [ 10:37 ] [ مریم محمدی ]
[
ویژه برنامه های سخنرانی و عزاداری دهه سوم محرم حرم رضوی اعلام شدهمزمان با فرا رسیدن دهه سوم ماه محرم، از سوی معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی ویژه برنامه های سخنرانی و عزاداری حرم مطهر رضوی اعلام شد. 1395/8/4 سه شنبهبه گزارش آستان نیور، معاون تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی از اجرای برنامه های عزاداری به مناسب دهه سوم محرم خبر داد و گفت: همزمان با ایام سوگواری و ماتم سید و سالار شهیدان، ویژه برنامه های عزاداری در ساعات مختلف شبانه روز، در حرم ثامن الحجج(ع) برگزار خواهد شد. برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 7 آبان 1395
] [ 16:47 ] [ مریم محمدی ]
[
سفری کوتاه به موزه تاریخ حرم رضوی1395/5/23 شنبه از دور به مشهد چشم دوختهای؛ همچون کبوتری سفیدبال به دنبال گنبد و گلدستههای حرم میگردی. گلدستههایی که زینتبخش قاب عکس سیاه و سفید روی دیوار است. در این میان، صدای همهمه زائران میبردت کنار سنگاب خوارزمشاهی.
میروی به گذشتههای دور و مردان و زنانی را میبینی که ظرفهای آبخوری خود را از این ظرف سنگی بزرگ، پر آب میکنند. برمیگردی داخل موزه. با خانوادهای همدانی همراه میشوی. پدر بسماللهگویان میایستد مقابل نخستین ویترین. دخترهای نوجوان زل میزنند به کتیبه طلای مشبک، اما مادر غرق تماشای ضریح پشت سر دخترهاست. انگار دلش دوباره هوس زیارت کرده است. نگاهی به ساعتت میکنی. عقربهها ایستادهاند. به یکباره گم میشوی در دل تاریخ. نمیدانی دوره قاجاری یا صفوی، اما خیالت آسوده است؛ چرا که در آستان امن شمسالشموس(ع) هستی. اطرافت را با دقت نگاه میکنی. نهری را میبینی در میانه صحن عتیق. از میان خیل عظیم زائران عبور میکنی. همه چیز برایت تازگی دارد. از وسایل روشنایی و شستوشو گرفته تا درها و محرابها. میرسی کنار ضریح. از خودت میپرسی این ضریح را کجا دیده بودم که دوباره برمیگردی کنار زائران همدانی. به اطرافت نگاه میکنی. خودت را در موزه تاریخ حرم رضوی میبینی. کنار اشیاء و وسایلی که در گذشته در معماری اماکن متبرکه رضوی استفاده شدند یا در حرم مطهر جنبه کاربردی داشتند. تازه در مییابی آغاز سفر است. سفری به عمق تاریخ حرم مطهر رضوی. گل گشتی در موزهای در جوار آستان ملکوتی امام هشتم(ع) که دیدنش بیشک هیجانزدهات میکند. تجربه حسی ناب پشت ویترینهای شیشهای، آثاری را میبینی منقوش به طرحها، تزئینات و کتیبههایی بیبدیل. اشیایی همچون کتیبه طلای مشبک مضجع شریف امام رضا(ع)؛ اولین ضریح در دوره صفوی، زیارتنامه فولادی زرکوب و سنگ مقام امام رضا(ع). آثاری که باید از نزدیک ببینی تا به نفاست آنها پی ببری. اشیایی که نه تنها قدمت تاریخیشان بلکه ظرافت و هنری که در آنها به کار رفته، تو را محو تماشا میکند. دیدن پایه شمعدانهای برنجی کتیبهدار و مسی قلمزنیشده، قندیل طلای مرصع کتیبهدار قلمزنیشده گلدانیشکل و چراغ لامپای یک فیتیلهای نفتی، روزگاری را برایت تداعی میکند که نور و روشنایی حرم با شمعهای بزرگ یا چراغهای نفتی تأمین میشد. سالهایی که در میلاد حضرت رضا(ع)، اینهمه لامپهای رنگی روشن نبود و با ابزاری به نام گُلگیر، قسمت سوخته فتیله شمعها و چراغها توسط خدمه حرم مطهر رضوی چیده میشد؛ ابزاری شبیه مقراض یا قیچی. از سوی دیگر، دست مخصوص جمعآوری اشیای نذری بالای ضریح مطهر حرم رضوی، شیفتگانی را در ذهنت به تصویر میکشد که نذرهای کوچک و بزرگ خود را تقدیم این آستان ملکوتی میکردند و بخورسوز برنجی دوره قاجار، عطر مُشک و عنبرهای داخل حرم را برایت تداعی میکند. در این بین، دختر دانشجوی اهل دلیجان استان مرکزی را میبینی که مقابل قاب آینه چوبی لایهچینی شده منقوش دوره قاجار، دنبال تصویر جدیدی از خودش میگردد. این دانشجو در چند روزی که میهمان این صحن و سرا شده، دلش جلا یافته و آرامشی وصفنشدنی در تار و پود وجودش تنیده شده است. از قفلها و کلیدها میگذری، کلیدهایی که درهای بسیاری را به روی زائران گشوده است و شمیم گلاب ناب ایرانی را با تمام وجود حس میکنی. آخر از همه گلابدان نقرهای را میبینی که دستان پر از نیاز زائران را گلابباران کرده است. قدحها و ابریقهای قلمزنی و میناکاری شده کنار گلابدانها، یاد استادکارانی را برایت زنده میکند که هنردستشان همچنان ماندگار است. تنوع نقش و رنگ دلت میخواهد دستانت را گره بزنی به پنجره فولاد زرکوب و زیر لب بگویی از دردها و نیازهایت. انگار رفتهای به صحن انقلاب و ایستادهای کنار دلدادگان این دیار، اما خیره میشوی به کتیبههای زرین روی این پنجره فولادی به خط نسخ؛ اثری از دوره تیموری. در این مجال، همکلام با دانشجوی ماهشهری میشوی. او از احساس قلبیاش میگوید. از شوق و ذوقش برای دیدن آثار، از اینکه دلش میخواهد از تکتک آثار عکس بگیرد و یادگاری ببرد خوزستان. چرا که خوب میداند این آثار ارزشمند تنها بخشی از فرهنگ و تاریخ مشهد نیست بلکه متعلق به همه مردم ایران و شیعیان جهان است. آثاری که زیبایی و هنر در آنها موج میزند و باید آنها را با دقت نظر بررسی کرد. اینبار ایستادهای مقابل ویترین کاشیها؛ کاشیهایی که در دورههای مختلف تاریخی در بارگاه مطهر رضوی نصب بودهاند. آثاری مانند کاشیهای زرینفام که قدمتشان به قرن 7 تا 9 قمری برمیگردد یا کاشیهای هفترنگ دوره صفوی و قاجار. میتوان استفاده از رنگهای شنگرف، تغاری، مشکی و زرد را و نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی را در کاشیهای هفترنگ دید و به یاد کاشیکارانی افتاد که ساعتها در سرما و گرما، ایوانها و گنبدهای این صحن و سرا را مزین به هنر ایرانی اسلامی میکردند. حالا رسیدهای به پنجره فولاد، سه پنجره تو را به سالهای دور میبرد؛ یکی به دوره تیموری و دو پنجره به دوره قاجار؛ پنجره فولاد و پنجره نقره. پنجرههایی که شاهد اشکهای دردمندان بسیاری بودهاند، ارادتمندانی که به نیت شفا و گرفتن حاجت سختی راه و سفر را به جان خریدند و به مشهدالرضا مشرف شدند. درهای چوبی منبت، مشبک و معرقکاری را میبینی؛ چه ذوق و چه سلیقهای در ساخت آنها به کار رفته است، درهایی که حرفهای ناگفتنی بسیاری دارند؛ از صدای خشخش قلم و اره استادکار نجار تا نجوای عاشقانه سفید و سیاه، دارا و ندار. همقدم با عکاسباشیها نهری در خیابان و سقاخانه صحن عتیق(انقلاب اسلامی) جاری است. نهری که تو را با عکاسباشیهای دوره قاجار همراه میکند تا از دریچه دوربین آنها به حرم مطهر رضوی و مشهد مقدس نگاه کنی. مقابل ایوان طلا(ایوان نادری) بایستی و سلام دهی یا شاید در ماه محرم؛ روز عاشورا، گنبد حرم را در قاب عکس سیاه و سفید، مملو از جمعیت ببینی. همراه زائران در مراسم سلام سال 1308 قمری شرکت کنی. زائرانی که شاید برای نخستین بار است قدم به این سرای بهشتی گذاشتهاند و صدای زنگ ساعت ایوان صحن عتیق را شنیدهاند. دلت هوای سقاخانه میکند. اما ناگهان صدای مهیبی میشنوی، قلبت به شماره میافتد. آری نمایی از به توپ بستن گنبد حرم مطهر توسط روسها در سال 1290 شمسی، مقابل دیدگانت پدیدار میشود. آخر میهمان نمایشگاه دائمی «عکسهای تاریخی حرم مطهر رضوی» موزه تاریخ حرم رضوی هستی، نمایشگاهی که عکسهای آن بر اساس سیر تاریخی این آستان منور، به نمایش گذاشته شده است. اما اگر از این قابها که میزبان عکسهای سیاه و سفید عکاسباشیهایی مانند عبدالله قاجار و محمد صانع است بگذری، نمایشگاه دیگری را در این موزه میبینی. نمایشگاه «روایت گوهرشاد» که روایتگر سیر تاریخی و حوادث مرتبط با قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد در 21 تیر 1314 است. نمایشگاهی که با نمایش مجموعهای از تصاویر واقعه مسجد گوهرشاد، اسناد تاریخی، خاطرات شاهدان عینی، معرفی روحانیون مبارز و... سرکوب خونین قیام مردم علیه کشف حجاب رضاخان را در مسجد فیروزهای گوهرشاد حکایت میکند. اوج هنر و دقت وقتی کتاب تاریخ را ورق میزنی، نام پنج ضریح مطهر را میبینی. ضریحهایی که مدت زمانی خاص، بر روی مضجع شریف حضرت رضا(ع) نصب بوده و در ساخت آن، هنرمندان طراز اول بسیاری نقش داشتند. در حال حاضر، موزه تاریخ حرم رضوی میزبان ضریح دوم معروف به ضریح فولاد جوهری و ضریح چهارم؛ ضریح شیر و شکر است. آثاری کمنظیر که آیات قرآنی و اسماء الهی توسط خوشنویسان برجسته روی آنها نقش بسته است. از دیگر آثار منحصربهفرد موزه میتوان از درهای پیش روی مبارک و پایین پای مبارک و محرابها نام برد. درهای چوبی دو رو دوره قاجار با روکشهای طلا و نقره و همچنین محراب پیش روی حضرت به تاریخ 612 قمری و محراب پایین پای حضرت از جنس کاشی نقش برجسته زرین فام. درباره ارزش و نفاست اشیای این موزه میتوان ساعتها قلمفرسایی و از هر کدامشان روایتی شیرین نقل کرد، اما نخست باید این آثار را دید و با دنیای آسمانی خالقان و هنرمندانشان مأنوس شد. انگار این اشیاء برای هر سن و سلیقهای، داستانی متفاوت دارند؛ داستانی که از دریچه نگاه و تخیل افراد در یک سفر کوتاه به موزه تاریخ حرم رضوی روایت میشود، موزهای که شنیدن تاریخچهاش نیز جالب است. برخی از این آثار، در موزه قدیم حرم مطهر در معرض نمایش بوده و در سال 1356شمسی، با انتقال این موزه به ساختمان جدید در محل فعلی صحن کوثر و بازگشایی موزه عمومی حرم، مجدد در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است. البته در سال 1378 به منظور آشنایی بیشتر مردم با مراحل رشد و توسعه شهر مشهد و همچنین حوادثی تاریخی اماکن متبرکه رضوی، «موزه تاریخ مشهد» بنیان نهاده شد، اما با توجه به ارتباط اشیای به نمایش گذاشته شده در این موزه با حرم مطهر امام رضا(ع)، در سال 1392، نام موزه تاریخ مشهد به موزه «تاریخ حرم رضوی» تغییر یافت. موزهای که در حال حاضر با فضای نمایشی در حدود یک هزار مترمربع، میزبان تعدادی از اشیای ارزشمند معنوی، تاریخی، فرهنگی و هنری حرم مطهر امام هشتم(ع) است. گزارشگر: آرزو مستاجرحقیقی با همکاری اداره پژوهش و معرفی آثار معاونت امور موزه ها تعداد بازديد اين صفحه: 288
گالری تصاویر
<
>
سفری کوتاه به موزه تاریخ حرم رضوی1
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 7 آبان 1395
] [ 16:43 ] [ مریم محمدی ]
[
عطر و بوی بارگاه منور رضوی در نمایشگاه رسانه های دیجیتالآستان قدس رضوی با حضور در دهمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال، خدمات گوناگون این نهاد در فضای مجازی را در معرض دید علاقه مندان قرار داده است. 1395/8/4 سه شنبهبه گزارش آستان نیوز، در این نمایشگاه که تا پایان این هفته در مصلی امام خمینی(ره) تهران پذیرای علاقه مندان خواهد بود، امکان زیارت آنلاین بارگاه منور حضرت رضا(ع) از طریق سایت رضوی تی وی برای بازدید کنندگان فراهم شده است. برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 7 آبان 1395
] [ 16:42 ] [ مریم محمدی ]
[ سیمای اخلاقی امام رضا (علیه السلام)
توانگران باید همیشه در حال تضرع باشند و از خدا بترسند و حقوق واجب شرعی شان را بدهند تا روزی مانند فقیران، مستحق زکات نشوند.» از ربا نهی می کرد و آن را عامل نابودیِ اموال می دانست.ربا را برای این حرام...
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 7 آبان 1395
] [ 16:37 ] [ مریم محمدی ]
[ آغاز هفته دولتاز دوم تا هشتم شهریور ماه، هفته دولت نامگذاری شده است
آغاز هفته دولت هفته دولت، هفته اقتدار و پیروزى دولتى است که حمایت و پشتیبانى میلیونها تن از ملت خود را همراه دارد. هفته دولت، هفته سپاس و قدردانى از دولتى است که هدفش اجراى حدود الهى و احکام آسمانى اسلام و ایجاد جامعه اى سرشار از عدالت، نظم و امنیت است. این هفته مبارک بر همه دولت مردانى که وجود خویش را وقف خدمت به اسلام و جامعه کرده اند، خجسته و فرخنده باد.
به مناسبت انفجار دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال 1360 و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و محمد جواد باهنر، نخست وزیر که نمونه ای از دولتمردان مردمی بودند و نیز به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.
علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه اعمال کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند. روحشان شاد
همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.
امام خمینى (ره)؛ رهبر کبیر انقلاب، دورى مسؤولان ایران اسلامى را از رفاه و تجملات و ثروت ها، لطف الهى دانسته و مى فرماید: " اگر یک حکومتى، ارزشهایش ارزشهاى انسانى، اخلاقى و اسلامى باشد (و) بخواهد خدمت به نوع خودش بکند و خودش را خدمت گزار بداند، قهراً ملت با اوست و قهراً یک قدرت خارجى نمیتواند او را تحت تاثیر قرار بدهد." مولى الموحدین، امام على (ع) در قالب نامه اى به مالک اشتر، خطاب به همه دولت مردان اسلامى درباره تکبر و غرور ریاست چنین هشدار مى دهد: "اگر با مقام و قدرتى که دارى، دچار تکبر و یا خود بزرگ بینى شدى، به بزرگى حکومت پروردگار که برتر از توست بنگر که تو را از آن سرکشى نجات مى دهد و تندروى تو را فرو مى نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلى باز مى گرداند."
دوم شهریور هر سال آغاز هفته دولت است که روز پایانى آن سالروز شهادت محمد على رجایى؛ رئِس جمهور و محمد جواد باهنر؛ نخست وزیر وقت ایران در سال 1360 است.
شهیدان رجایى و باهنر تشکیل دهندگان نخستین دولت ایران پس از یکدست شدن جمهورى اسلامى ایران که پس از خروج دولتمردان عصر حکومت موقت و دولت ابوالحسن بنى صدر استقرار یافت. از این جهت دولت رجایى و باهنر آغاز عصر تازه جمهورى اسلامى بشمار میرود و شهادت آنها ضایعه اى است که دولت و مردم ایران هر سال به یاد آن در سوگ مى نشینند.
و اما هفته دولت، فرصتى است تا لختى تامل کنیم و به آن چه در گذر شتابزده زمان پنهان مانده، نظر افکنیم. باید رنج و تلاش مسوولان متعهد کشور را ارج نهیم، خدمت هاى نادیدنى دولت مردان خدمتگزار و صاحب منصبان درد آشنا را سپاس گوییم و به همه تلاش گران و زحمت کشان نظام جمهورى اسلامى خسته نباشید بگوییم. منبع:tebyan.net برچسبها: امام رضا(ع) [ سه شنبه 2 شهريور 1395
] [ 9:59 ] [ مریم محمدی ]
[ ![]() میلاد على بن موسى الرضا ، مأواى دلشکستگان و تکیهگاه درماندگان بر دلدادگان بارگاه و حریمش مبارک باد . . .
. چون گل به بیابان خراســـان آمد با لطف و کرم شـــاه غریـبان آمد ای کاش منم خاک خراســـان بودم آن لحظه که چون فصل بهاران آمد . . .
. برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 13:56 ] [ مریم محمدی ]
[ ![]() گفتم: خستهام.
گفتي: لاتقنطوا من رحمه الله
از رحمت خدا نا اميد نشيد (زمر/53)
گفتم: هيشکي نميدونه تو دلم چي ميگذره.
گفتي: ان الله يحول بين المرء و قلبه
خدا حائل هست بين انسان و قلبش! (انفال/24)
گفتم: غير از تو کسي رو ندارم.
گفتي: نحن اقرب اليه من حبل الوريد
ما از رگ گردن به انسان نزديکتريم (ق/16)
گفتم: ولي انگار اصلا منو فراموش کردي!
گفتي: فاذکروني اذکرکم
منو ياد کنيد تا ياد شما باشم (بقره/152)
![]() گفتم: تا کي بايد صبر کرد؟
گفتي: و ما يدريک لعل الساعة تکون قريبا
تو چه ميدوني! شايد موعدش نزديک باشه (احزاب/63)
گفتم: تو بزرگي و نزديکت براي منِ کوچيک خيلي دوره! تا اون موقع چيکار کنم؟
گفتي: واتبع ما يوحي اليک واصبر حتي يحکم الل
کارايي که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (يونس/109)
گفتم: خيلي خونسردي! تو خدايي و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچيک... يه اشاره کني تمومه!
گفتي: عسي ان تحبوا شيئا و هو شر لکم
شايد چيزي که تو دوست داري، به صلاحت نباشه (بقره/216)
![]() گفتم: انا عبدک الضعيف الذليل... اصلا چطور دلت مياد؟
گفتي: ان الله بالناس لرئوف رحيم
خدا نسبت به همهي مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143)
گفتم: دلم گرفته.
گفتي: بفضل الله و برحمته فبذلک فليفرحوا
(مردم به چي دلخوش کردن؟!) بايد به فضل و رحمت خدا شاد باشن (يونس/58)
گفتم: اصلا بيخيال! توکلت علي الله.
گفتي: ان الله يحب المتوکلين
خدا اونايي رو که توکل ميکنن دوست داره (آل عمران/159)
![]() گفتم: خيلي چاکريم!
ولي اين بار، انگار گفتي: حواست رو خوب جمع کن! يادت باشه که: و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنه انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره
بعضي از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت ميکنن. اگه خيري بهشون برسه، امن و آرامش پيدا ميکنن و اگه بلايي سرشون بياد تا امتحان شن، رو گردون ميشن. خودشون تو دنيا و آخرت ضرر ميکنن (حج/11)
گفتم: چقدر احساس تنهايي ميکنم.
گفتي: فاني قريب
من که نزديکم (بقره/186)
![]() گفتم: تو هميشه نزديکي؛ من دورم... کاش ميشد بهت نزديک شم.
گفتي: و اذکر ربک في نفسک تضرعا و خيفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
هر صبح و عصر، پروردگارت رو پيش خودت، با خوف و تضرع، و با صداي آهسته ياد کن (اعراف/205)
گفتم: اين هم توفيق ميخواهد!
گفتي: ألا تحبون ان يغفرالله لکم
دوست نداريد خدا ببخشدتون؟! (نور/22)
گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشي.
گفتي: و استغفروا ربکم ثم توبوا اليه
پس از خدا بخوايد ببخشدتون و بعد توبه کنيد (هود/90)
گفتم: با اين همه گناه... آخه چيکار ميتونم بکنم؟
گفتي: الم يعلموا ان الله هو يقبل التوبة عن عباده
مگه نميدونيد خداست که توبه رو از بندههاش قبول ميکنه؟! (توبه/104)
گفتم: ديگه روي توبه ندارم.
گفتي: الله العزيز العليم غافر الذنب و قابل التوب
(ولي) خدا عزيزه و دانا، او آمرزندهي گناه هست و پذيرندهي توبه (غافر/2-3)
گفتم: با اين همه گناه، براي کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتي: ان الله يغفر الذنوب جميعا
خدا همهي گناهها رو ميبخشه (زمر/53)
گفتم: يعني بازم بيام؟ بازم منو ميبخشي؟
گفتي: و من يغفر الذنوب الا الله
به جز خدا کيه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/135)
گفتم: نميدونم چرا هميشه در مقابل اين کلامت کم ميارم! آتيشم ميزنه؛ ذوبم ميکنه؛ عاشق ميشم! ... توبه ميکنم: يا غافر الذنب، اغفر ذنوبي جميعا
گفتي: ان الله يحب التوابين و يحب المتطهرين
خدا هم توبهکنندهها و هم اونايي که پاک هستند رو دوست داره (بقره/222)
ناخواسته گفتم: الهي و ربي من لي غيرک
گفتي: اليس الله بکاف عبده
خدا براي بندهاش کافي نيست؟ (زمر/36)
![]() گفتم: در برابر اين همه مهربونيت چيکار ميتونم بکنم؟
گفتي: يا ايها الذين آمنوا اذکروا الله ذکرا کثيرا و سبحوه بکرة و اصيلا هو الذي يصلي عليکم و ملائکته ليخرجکم من الظلمت الي النور و کان بالمؤمنين رحيما
اي مؤمنين! خدا رو زياد ياد کنيد و صبح و شب تسبيحش کنيد. او کسي هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت ميفرستن تا شما رو از تاريکيها به سوي روشنايي بيرون بيارن. خدا نسبت به مؤمنين مهربونه (احزاب/42-43)
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 13:47 ] [ مریم محمدی ]
[ ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید
امام رضا (ع) : هرکس دوستی در راه رضای خدا برای خود بدست آورد همانا قصری در بهشت برای خود تهیه کرده است.
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 13:46 ] [ مریم محمدی ]
[ [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 13:3 ] [ مریم محمدی ]
[
مـــن ![]()
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 13:0 ] [ مریم محمدی ]
[ حیفــــ استـــــ برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:54 ] [ مریم محمدی ]
[ کسی که بخواهد بی نیازترین مردم باشد ، باید به آنچه نزد الله تعالی است اطمینان داشته باشد . . برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:49 ] [ مریم محمدی ]
[
بسته احاديث امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع)بسته مجموعه احاديث امام هشتم علی ابن موسی الرضا (ع) برای دانلود کردن فایل PDF روی عکس کلیک راست نموده و گزینه ...Save Target As را انتخاب نمایید.
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 22 مرداد 1395
] [ 12:42 ] [ مریم محمدی ]
[
در آستانه دهه کرامت
تنها دو صبح مانده به طلیعه دهه کرامت و ایام میلاد سعید کریمه اهل بیت؛ حضرت فاطمه معصومه(س) و معین الضعفا؛ حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، روضه منوره رضوی طی آیینی با شکوه غبارروبی شد. 1395/5/12 سه شنبه
به گزارش آستان نیوز، حوالی ساعت هشت صبح دوازدهمین روز مرداد ماه، مراسم غبار روبی روضه منور رضوی در فضایی سرشار از معنویت و با حضور حضرات آیات مکارم شیرازی، سبحانی و مرتضوی، حجج اسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی؛ رئیس دفتر مقام معظم رهبری، سید ابراهیم رئیسی؛ تولیت آستان قدس رضوی و رسولی محلاتی؛ نماینده ولی فقیه در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، علما و استادان برجسته حوزه علمیه، جمعی از جانبازان و خانواده معزز شهدا و همچنین مدیران استانی و آستان قدس رضوی آغاز شد.
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 15 مرداد 1395
] [ 12:56 ] [ مریم محمدی ]
[ برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 15 مرداد 1395
] [ 12:54 ] [ مریم محمدی ]
[ برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 15 مرداد 1395
] [ 12:51 ] [ مریم محمدی ]
[ برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 15 مرداد 1395
] [ 12:17 ] [ مریم محمدی ]
[ تاریخ : 1395/2/20 دوشنبه
تعداد بازديد: 193
آرزوهای جاماندهتازه رسیدم خانه. مامان از آشپزخانه بلند میگوید چند تا کتلت را از ماهیتابه برداشته، چند لقمه ای می شود. چیزی از گلویم پایین نمی رود. چند ماهی ست که عجله دارم. عجله دارم زودتر کارهای پایان نامه ام را تمام کنم. زودتر کنکورم را بدهم و راحت شوم . یکی بگوید این همه عجله آخرش می خواهد چه بشود؟ مگر چندسال قرار است زندگی کنم که انقدر عجله دارم برای آخرش؟
کش چادرم از جایش کنده شده. سوزن نخ می کنم. نمی رود. نخ داخل سوزن نمی رود. چشمهایم ضعیف شده. ضعیف تر شده. انگار چشم هایم هم عجله دارند برای کم سو تر شدن. مامان از آشپزخانه بلند می گوید لقمه هایم آماده است. مزه تلخی دهانم را پر میکند. گره کتانی هایم را محکم می کنم و پایین چادرم را می تکانم. سرم را که بالا می گیرم، مامان با دست هایی پر از لقمه های کتلت داغ و لبخندی طولانی ایستاده. لقمه ها را میگیرم. یکی را محکم در دهانم می چپاند، میداند که لب نمی زنم. با دهان پر میگویم که بابا می آید دنبالم از آن طرف؟ می خندد. یعنی خودت بگو. لبخند طولانی مامان تا سر خیابان با من می آید. یکی از لقمه ها را می دهم به پسربچه ای که آدامس می فروشد میگویم آن یکی را هم بده به دوستت. می روم ته اتوبوس می نشینم. دل توی دلم نیست. صدای ماشین ها و بوق و آدم ها کلافه ام می کند. پس چرا نمیرسیم؟ یک تکه پر از نور از آن انتها توی چشمهایم می نشیند. نوری طولانی تر از لبخند مامان، انگار که دستم را گرفته باشد و محکم بکشد. دیگر از آنجا به بعد را نفهمیدم چطور تمام شد که خودم را در مرکز آن همه نور دیدم. پر از چراغ های رنگی رنگی و صدای آب که گوش هایم را پر کرده بود. خودم را رساندم به گوشه ترین قسمت، همانجایی که شده بود مامن تنهایی هام. سرم را تکیه می دهم به دیوار و همه جا را خوب نگاه میکنم. کاش می شد همه جا به آرامی اینجا باشد که هیچوقت عجله نداشته باشم. کاش میشد یک تکه از اینجا را همیشه گره کنم به گوشه چادرم ... انگار همه آدم ها امشب یک لبخند طولانی دارند. یک لبخندی طولانی برای امشب که یلدا ترین شب رجب است. آرزوهایم را یکی یکی فوت می کنم به سمت طلایی ترین نقطه گنبدش. از دختر لیلا می گویم که چند روز است بیمارستان است و منتظر آزمایش آخرش هستند. دل توی دل لیلا نیست آخر. از آرزوی کربلای مادرجان میگویم. اینکه برادر فاطمه بیکار است. صاحب خانه حسن آقا گران کرده و گفته چند روز دیگر باید تخلیه کنند. از مبینا که دوست دارد پدر و مادرش برای تولدش عروسک قرمزی را که در مغازه سر کوچه شان دیده بخرند ... نفس عمیقی می کشم. آخرم هم خودم را یادم رفت. شب تمام شد. عکس: محمد مهدی دارا متن: مهشاد عزیزی
برچسبها: امام رضا(ع) [ جمعه 15 مرداد 1395
] [ 10:6 ] [ مریم محمدی ]
[
- 1خويشاوند را پيوند ده ، اگر چه با يک جرعه آب باشد.
2- هرگز به اميد دوستي آل محمد (ص) عمل صالح و عبادت خدا را ترک نکنيد و همچنين دوستي آل محمد و تسليم شدن در مقابل امرشان را به اميد عبادتتان رها نکنيد. زيرا هيچيک از اين دو بدون ديگري قبول نميشود.
3- آن کس که همه روزه به حساب خود رسيدگي نکند، و نيک و بد خود را نشناسد از ما نيست.
4- مال جمع نميشود مگر با پنج خصلت: بخل شديد، آرزوي دراز، حرص زياد، قطع رحم، مقدم داشتن دنيا بر آخرت.
5- خداي رحمت کند بندهاي را که امر ما را زنده کند، گفته شد چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: علم ما را ياد بگيرد و به ديگران ياد بدهد
6- در حالي که هنوز اشتهايتان باقي است ، دست از طعام خوردن بکشيد.
7- در هنگام غذا خوردن ، از سبک ترين غذاها «چون سوپ و آش» شروع کنيد تا معده و مزاج تحمل آن را داشته باشد .
8- هيچ بندهاي حقيقت ايمان را به کمال نرساند مگر اينکه در وي سه خوي باشد : در دين، دانش عميق داشته باشد و در زندگاني خوب، اندازه نگهدارد و بر مصيبتها و مشکلات شکيبا باشد.
برچسبها: امام رضا(ع) ادامه مطلب [ دو شنبه 31 خرداد 1395
] [ 20:24 ] [ مریم محمدی ]
[ تاریخ : 1395/1/18 چهارشنبه
تعداد بازديد: 138
لحظهی استجابت
برچسبها: امام رضا(ع) [ دو شنبه 31 خرداد 1395
] [ 20:20 ] [ مریم محمدی ]
[ تاریخ : 1395/3/24 دوشنبه
تعداد بازديد: 129
سفره های بهشتی
برچسبها: امام رضا(ع) [ دو شنبه 31 خرداد 1395
] [ 20:18 ] [ مریم محمدی ]
[ [ دو شنبه 31 خرداد 1395
] [ 20:16 ] [ مریم محمدی ]
[ [ چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395
] [ 15:14 ] [ مریم محمدی ]
[
برچسبها: امام رضا(ع) ادامه مطلب [ چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395
] [ 14:56 ] [ مریم محمدی ]
[
امام رضا مادر سرطانی ام را شفا داد
خاطره از مریم : من درست یادمه که شش سالم بود که مادرم به سرطان سینه مبتلا شد اما خیلی امیدوار بود که باز هم سلامتی شو بدست بیاره ولی… ولی وقتی آزمایش هاشو به دکتر نشون داد دکتر معالجِ مادرم جواب منفی داد ؛ اون گفته بود چون خیلی دیر فهمیدی ما کاری از دستمون بر نمیاد … ولی از اونجایی که مامانم خیلی امیدوار بود به دکتر معالج خودش اکتفا نکرد و جواب آزمایش ها شو به دکترهای دیگه هم نشون داد و همه دکتر ها همون حرفو زدن کاملا یادمه که اون روزا تو خونه مون همش صدای گریه می اومد و حتی یادمه یه روز دیدم بابام نتونست خودشو نگه داره و برای اینکه جلوی من و مامانم گریه نکنه با عجله بیرون رفت…. روزای خیلی سختی بود هر روز نا امیدتر میشدیم ولی یه روز بابام تصمیم گرفت ما رو ببره مشهد به من و مامانم گفت بیایین از این شهر لعنتی بزنیم بیرون و همه دکتر ها و آدماشو تنها بذاریم ؛ ما هم قبول کردیم و به مدت دو هفته تو مشهد بودیم وقتی وارد حرم شدیم بابام نتونست خودشو نگه داره و کلی گریه کرد و مامانم هم تو ویلچر بود و نگاه های مردم اذیتش میکرد. کاملا احساس میکردم که مامانم خیلی از این وضع ناراحته هر روز صبح میرفتیم حرم و ساعت هشت شب هم برمی گشتیم ما فقط تو حرم بودیم جای دیگه نمیرفتیم بعد دو هفته تصمیم گرفتیم برگردیم تهران که یهو حال مامانم بد شد و به خاله ام و مامان بزرگم زنگ زدم و بابام هم خیلی ترسیده بود منم گریه می کردم که دختر خاله ام منو نذاشت تو خونه بمونم و به خونه خودشون برد بعد دو ساعت بابام زنگ زد و با صدای بغض و حالت گریه به خاله ام گفت : دکترا میگن که یه معجزه ای شده و حال همسرتون بعد چند ماه شیمی درمانی کاملا خوب میشه . یادمه که خاله ام گوشی از دستش افتاد و در همون لحظه سجده کرد همه داشتند از خوشحالی گریه میکردن واقعا معجزه بود. الان هم که هفت ساله از این موضوع میگذره و ما هر سال تو اون روز که دکترا گفتن مادرم حالش خوب میشه به بیمارستان کودکان سر طانی میریم و بابام هم نذری که تو اون روزای پر از رنج و درد کرده بود رو ادا می کنه ما هرسال تو اون دو هفته ای که بخاطر بیماری مامانم رفته بودیم محضر آقا امام رضا ، میریم مشهد و دو هفته رو تو این شهر مقدس سپری می کنیم …. به قول بابام خدا ببره و نیاره اون روزا رو و اقعا سخته
برچسبها: امام رضا(ع) [ چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395
] [ 14:53 ] [ مریم محمدی ]
[
تولد دوباره یک نوزاد پس از سقوط از آپارتمان
خاطره روح الله از رفسنجان : خودم که خاطره خاصی ندارم ولی از طرف معلم سال اول راهنماییمون (آقای علی ترک نژاد) (اهل رفسنجان) یه خاطره براتون مینــویسم… آقای ترک نژاد برامون از یکی از سفرهاش به مشهد مقدس تعریف کرده بود؛ که داشتند با همسرشون توی حرم رضوی زیارت میکردن…
برچسبها: امام رضا(ع) [ چهار شنبه 29 ارديبهشت 1395
] [ 14:52 ] [ مریم محمدی ]
[ |
|